باور نمي كردم, ولي از چشمت افتادم
سنگين شكستم, بي صدا از شوكت افتادم
روزي مرا چون حسن يوسف ها بهايي بود
اين خشك سالي آمد و از قيمت افتادم
بايد مرا دريابی ای آبی ترين دريا
در اين كوير ملتهب از طاقت افتادم
اصلا بيا آبي بياور نان تو با من
با من كه يك دشتم ولي از بر كت افتادم !
مي خواهي از سر وا كني من را خيالي نيست
زيبا ترين پلكي بزن بي زحمت ...
افتادم
پارسا جان شعرت قشنگ و با احساس بود
سپاس
چرا شعر نسورودی؟؟؟؟؟؟
یکی در میون بیت هات قشنگه
آقا به به چه شعری بودش کیف کردم حسابی
مدتی بود که چیزی نمی نوشتم و از این موضوع ناراحت بودم تا اینکه این شعر را نوشتم
8989 بازدید
8 بازدید امروز
2 بازدید دیروز
17 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian